سپاه پاسداران انقلاب اسلامی




" همه چیز در مورد سپاه "

دوم اردیبهشت مصادف است با سالروز تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرمان امام راحل. از همان روزها همواره سوالات و شبهاتی درباره سپاه مطرح می كردند كه اكنون سی وسه سال از آن روزگار می گذرد و هنوز هم درباره این نهاد پر بركت و مقدس سوال و شبهه مطرح می كنند. در همان روزهای اول پیروزی انقلاب نهادهای متعدد نظامی و امنیتی وجود داشت مانند كمیته های انقلاب اسلامی و دادگاه های انقلاب، اما هیچكدام به اندازه سپاه تحت فشار سوالات و شبهات نبود مثلاً همان زمان می پرسیدند كه با وجود كمیته های انقلاب اسلامی، شهربانی، ژاندارمری، ارتش و حتی گروه های مسلح وفادار به انقلاب و غیر فعال دیگر چه نیازی به تأسیس نهاد جدیدی به نام سپاه پاسداران می باشد

این سوال در طول سال های جنگ و پس از جنگ هم جریان داشت، البته به شكل های دیگری از قبیل اینكه «ادغام شوند در ارتش»، «سازمان های موازی حذف شوند.» به خصوص هنگامی كه رهبر معظم انقلاب در سال های پس از جنگ سردار شمخانی را به فرماندهی مشترك نیروی دریایی ارتش و سپاه منصوب نمودند، عده ای آن را مقدمه ادغام تلقی نمودند، از اینگونه موارد بسیار مطرح می شد. طرح این سوالات و بررسی شبهات و پاسخگویی به آنها در حد ظرفیت این مطلب نمی باشد، اما اینكه پس از پیروزی انقلاب چه نیازی به تأسیس این نهاد بود را هنگامی می توانیم پاسخ دهیم كه بدانیم روزهای اول پیروزی انقلاب كه سپاه متولد گردید، جامعه انقلابی در چه وضعیتی بود و چه ضرورت هایی ایجاب می كرد كه انقلابیون نسبت به تأسیس آن اهتمام جدی كنند. فقط می توان با مراجعه به اظهارات موسسین این نهاد اوضاع آن دوران را به دست آورد و دغدغه های آنهایی كه سال ها در مبارزه با رژیم پهلوی و گروهك ضد انقلاب بودند فهمید؛ آنهایی كه از موسسین سپاه پاسداران بودند. به جرأت می توان گفت كه هیچ كس به اندازه آنها جریان انقلاب و ضد انقلاب را درك نكرده بود، چون آنها در زندان های مخوف رژیم پهلوی اعمال و رفتار و مواضع و عملكرد گروهك ها را از نزدیك مشاهده كرده بودند. همین هایی كه به علت حمایت از رهبری امام راحل مرتجع خوانده می شدند و هیچ اسمی و نامی از آنها در عرصه تبلیغاتی نبود. همین ها كه خالصاً و مخلصاً برای احیای ارزش های انقلاب از 15 خرداد 42 تاكنون بر مواضع دینی و اسلامی خود اصرار می ورزند سپاه را برای حفظ دستاوردهای انقلاب و رهبری امام تأسیس كردند و در این رابطه كه چه نیازی به تأسیس سپاه پاسداران در اوائل انقلاب بود؟ پاسخ داده اند كه برخی از اظهارات آنها ذیلاً ارائه می گردد.


آغاز ظهور


از مهمترین نیازهای انقلاب اسلامی پس از پیروزی، پیشگیری از فعالیت ناجوانمردانه ضد انقلاب در داخل و خنثیسازی توطئههای خارجی بود. در آن زمان، دستگاه دفاعی و امنیتی بازمانده از دوره پهلوی، به پاکسازی و بازسازی نیاز داشت. بر اساس همین نیاز، کمیتههای انقلاب اسلامی با حضور و شرکت فعال مردم در مساجد به صورت خودجوش تشکیل شد. دولت موقت ابتدا تلاش داشت این نیروها را زیر سلطه خویش درآورد، ولی این تلاش با مخالفت افراد متعهد این تشکیلات روبهرو شد. در نهایت، این نهاد تازهتأسیس، زیر نظر حضرت امام قرار گرفت. ایشان هم در دوم اردیبهشت سال 1358، به صورت رسمی، فرمان تشکیل این نیرو را زیر نظر شورای انقلاب صادر کرد. درباره انتخاب نامی که نشان دهنده روح حاکم بر این نهاد باشد، بحثهای فراوانی پدید آمد و در نهایت، این نهاد عنوان «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» به خود گرفت


هدف از تشکیل سپاه

هدف از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن و کوشش در راه تحقق آرمانهای الهی و گسترش حاکمیت قانون خداست. تقویت توان دفاعی جمهوری اسلامی از راه همکاری با دیگر نیروهای مسلح و آموزش نظامی، از دیگر اهداف تشکیل این نهاد شمرده میشود

مأموریت سپاه

در اساسنامه سپاه پاسداران که به تصویب شورای انقلاب رسیده، مبارزه قانونی با عوامل و جریانهایی که درصدد خرابکاری و براندازی نظام جمهوری اسلامی هستند یا با توسل به زور، میخواهند حاکمیت قوانین جمهوری اسلامی را از بین ببرند، از مأموریتهای این نهاد شمرده شده است. از دیگر وظایف این ارگان، میتوان به خلع سلاح کسانی که بدون مجوز قانونی، اسلحه دارند و همکاری با نیروهای انتظامی در مواقع لزوم برای برقراری نظم و امنیت و حاکمیت قانون در کشور اشاره کرد

مقابله با فتنه گروهک ها

سپاه همزمان با توطئههای گروهکهای ضد انقلاب و اعلام جنگ مسلحانه بر ضد نظام مقدس جمهوری اسلامی، به مقابله با این توطئهها پرداخت و با کشف و انهدام خانههای تیمی، توطئه شوم دشمن را نقش بر آب کرد. در آغاز پیروزی انقلاب، ابرقدرتها به دنبال از دست دادن منافع بیشماری که از چپاول ذخایر کشور ایران به دست میآوردند، به فکر شکست انقلاب از راه رویارویی نظامی افتادند. یکی از شگردهای آنان، استفاده از گروههای مزدور داخلی بود. آنان با حوادثی همچون ماجرای گنبد، غائله خوزستان و اغتشاش کردستان، میخواستند نظام مقدس جمهوری اسلامی را از درون متلاشی کنند. سپاه پاسداران بر اساس رسالتی که بر دوش داشت، یکی از نخستین نهادهایی بود که به سرکوب گروههای وابسته پرداخت.



سردار حاج عبدالله محمودزاده در این رابطه در مصاحبه ای اظهار نموده است: «پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آن شور و حال خاصی كه در آن روزها به وجود آمد، شرایطی چون از هم گسیختگی و عدم وجود یك نظم و انسجام عمیق ایجاد شده بود كه در اثر آن گروه های ضد انقلابی و ضد اسلامی مانند گروه های چپی و ماركسیستی از همه جای دنیا مثل آمریكا، اروپا و كشورهای مختلف همچون هند و نقاط دیگر در ایران جمع شدند و فعالیت های سیاسی، فرهنگی خود را شروع كردند و از این مهم تر به جمع آوری اسلحه و تجهیز خود پرداختند. در این هنگام نیروهای انقلابی كه از متن خود مردم بودند احساس خطر كردند و به فكر زمینه سازی برای دفاع از انقلاب افتادند كه اولین نمونه آن تشكیل كمیته های انقلاب اسلامی بود. نمونه بعدی تشكیل سپاه بود. من یادم هست كه چند روز بعد از پیروزی انقلاب با شهید مطهری و شهید بهشتی صحبت كردم و گفتم عده ای از دوستان دور هم جمع شده اند و به فكر تشكیل نیرویی برای دفاع و حفاظت از انقلاب افتادند. شهید بهشتی فرمودند: شما هم بهتر است به همین جمع بپیوندید. سپس ما فهمیدیم كه دوستان دیگری در جاهای دیگر همین طور خودجوش به فكر تشكیل نیرویی برای حفاظت از انقلاب افتاده اند...

اوضاع نابسامان آن روزها و بی سر و سامانی پادگان های ارتش و افتادن تعدادی زیادی اسلحه به دست گروه ها و افراد غیرمسئول باعث نگرانی شده بود، به خصوص بعضی از افراد گروهك های مسلح ضد انقلاب پادگان ها را تحت اشغال و كنترل خود در آورده بودند كه بی نظمی و آشوب را دامن می زد و هر كس بنا به میل و سلیقه یا احتمالاً به وابستگی گروهی و فكر جناحش عمل می كرد و اقدامات خودسرانه و غارت بیت المال دل هر انقلابی و مبارزی را به درد آورده بود.»



دكتر جواد منصوری كه از سال 1344 تا 57 حدود 7 بار دستگیر و زندانی شده بود كه در مجموع بیش از دو سال از عمر جوانی خود را در زندان ها به سر برده بود و از ماهیت گروهك ها و اوضاع انقلاب به خوبی آشنا بود و هست در پاسخ به این كه چه نیازی به تأسیس سپاه بود در مصاحبه ای اظهار داشت: «بعد از سقوط رژیم شاه طبعاً اولین سوال مطرح این بود كه چگونه كشور - بالخصوص- توسط نیروهای انقلابی اداره شود؟ بنابراین به فكر افتادند قبل از هر كاری یك مجموعه نیروهای مسلح تشكیل گردد. البته كمیته های انقلاب اسلامی به صورت خودجوش از 23 بهمن پنجاه و هفت تشكیل شدند و مقدمات آن هم از قبل فراهم شده بود و مورد تأیید و حمایت حضرت امام(ره) بودند. كمیته ها نقش بزرگی در حفظ و حراست از وضعیت و امنیت كشور در همان روزهای اول ایفا كردند، اما به تنهایی كافی نبودند و قطعاً برای مقاصد بلند مدت و اساسی، تشكیلات منسجم، سازمان یافته و اصولی لازم بود. برای این منظور از ابتدا یك تشكیلاتی درست شد و دولت موقت در نظر داشت این تشكیلات را در اختیار بگیرد و نامش را نیز «گارد ملی» گذاشت. ولی ما تعدادی از عناصری كه در جریان انقلاب بودیم از جمله شهید محمد منتظری این را قبول نكردیم چون وابسته به دولت بود و در كل آن را قبول نداشتیم. بنابراین اولین تشكیلات سپاه پاسداران را در روز سوم اسفند 1357 تشكیل دادیم و با موافقت شورای انقلاب و حضرت امام (ره) اساسنامه و شورای فرماندهی تأیید شد. به این ترتیب سپاه كار خود را آغاز كرد. البته در آن مقطع كار بسیار بدیع و طبعاً برای بسیاری ناشناخته بود و برای ضد انقلاب نیز حادثه بسیار مهمی بود. به همین دلیل، از روز اول به مقابله به آن پرداختند، دولت موقت با سپاه همكاری نمی كرد و ما از لحاظ پشتیبانی و مالی و حمایت های سیاسی به شدت در مضیقه بودیم و اگر حمایت های حضرت امام و شورای انقلاب نبود عملاً ما نمی توانستیم كاری انجام دهیم.»

سردار حاج محسن رفیق دوست درباره اوضاع بودجه و حمایت های مالی سپاه در خاطراتش اظهار داشته است: «در شش ماه اول سپاه پاسداران كه تشكیل شد هیچ نهادی از ما پشتیبانی مالی نمی كرد و منابع مالی ما بیشتر از سوی نیروهای انقلابی مردمی تأمین می شد مثلاً فردی بود به نام حاج آقا جابر انصاری كه در خیابان شریعتی لوستر فروشی داشت و هر وقت در تنگنا قرار می گرفتیم، از او پول می گرفتیم. البته چون كسانی كه عضو سپاه بودند حقوقی دریافت نمی كردند تا حدودی خرج مان هم كمتر بود و اعضای اولیه سپاه شب و روز در محل سپاه می خوابیدند و هیچ حقوق و مزایایی هم نداشتند.»





حاج محمد ابراهیم محمدزاده از سابقه دارهای مبارز و انقلابی و از موسسین سپاه پاسداران درباره چرایی تأسیس سپاه در مصاحبه ای می گوید: « سپاه چیزی جز سازماندهی مردم برای تداوم انقلاب و پاسداری از دستاوردهای آن نبود، ولی متأسفانه از همان ابتدا توسط دولت موقت با این دیدگاه مخالفت می شد. یعنی دولت موقت معتقد بود كه ما ارتش داریم، شهربانی و ژاندارمری هم داریم، بنابراین كمیته ها و سپاه به طور موقت تا زمانی كه این نیروها بتوانند تجدید سازمانی پیدا كنند باید وجود داشته باشند و بعد از آن از صحنه پاسداری از انقلاب در عمل كنار بمانند. بنابراین نقطه آغاز انقلاب بین موسسین سپاه و دولت موقت از همین جا ریشه گرفته بود. دولت موقت می گفت كه شما می خواهید حكومتی در حكومت به وجود بیاورید و قدرت را از دست دولت بگیرید، اما نظر ما این بود كه مگر نه این است كه همه ما این انقلاب را مدیون ولایت فقیه و رهبری می دانیم. آنجا كه ولایت فقیه این حركت ها را صحیح بداند، انجام می دهیم و آنجا كه صحیح نداند مسلماً انجام نخواهیم داد. این قدرتی در درون دولت نیست، بلكه آماده داشتن مردم در مقابله با هر گونه انحراف[است].»

علیمحمد بشارتی از عناصر سابقه دار در مبارزه كه مدتی در زندان تحت شكنجه های سخت بود پس از پیروزی انقلاب به موسسین سپاه پیوست. وی با اشاره به چگونگی و شرایط تأسیس سپاه پاسداران گفت: «هر جا كه ناآرامی به وجود می آمد، سپاه پاسداران در آنجا حضور پیدا می كرد و آرامش را برقرار می نمود. نمونه این گونه اقدامات را می توان به وضوح در بحران ها، ناآرامی های ایجاد شده در پاوه، مریوان، سنندج، سقز، بانه، مهاباد، بوكان، تركمن صحرا و خوزستان مشاهده كرد، اما شاید اوج افتخار سپاه در جنگ تحمیلی باشد كه توانست در جریان آن قابلیت های خود را آشكار كند و حرف آخر را بزند. وقتی امام خمینی این عملكردها را از سپاه می دیدند خیلی ابراز رضایت و امتنان می كردند. مثلاً در ملاقاتی كه با ایشان داشتیم، فرمودند: «اگر سپاه نبود، كشور هم نبود.» این جمله خیلی مهم و نشان از اعتقاد عمیق حضرت امام خمینی به سپاه پاسداران و ضرورت توسعه و تقویت آن بود. این ملاقات در تاریخ 29 مرداد 1358 صورت پذیرفت كه من به اتفاق فرمانده وقت سپاه خدمت امام خمینی رسیدیم و گزارشی از حوادث كردستان، نحوه عملیات و فعالیت های سپاه به اضافه مجموعه مشكلات رویاروی سپاه از جمله كمبود بودجه این نهاد را خدمت ایشان ارائه دادیم، امام خمینی ضمن ابراز رضایت و تشكر از مجموعه فعالیت ها، پیام مهمی خطاب به پاسداران دادند و طی آن گفتند: من از سپاه راضی هستم و به هیچ وجه نظرم از شما برنمی گردد. اگر سپاه نبود كشور هم نبود، من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی می دارم. چشم من به شماست، شما هیچ سابقه ای جز سابقه اسلامی ندارید. سلام مرا به همه برسانید و من از همه شما تشكر می كنم و به همه دعا می كنم، اوضاع هم ان شاء الله به تدریج درست می شود و نارضایتی ها رفع می گردد. خطر مملكت را تهدید نمی كند [فقط] زحمت ما را فراوان می كنند و آن را سركوب می كنیم، باید بیشتر كار كرد، باید بیدار بود. اوضاع مملكت خوب می شود و این طور نمی ماند. به دولت هم دستور می دهم سریعاً به كارهای شما رسیدگی كند و بودجه شما را هر چه سریع تر بپردازند. خداوند همه شما را تأیید كند.» پس از این دیدار و تأكید امام راحل، دولت موقت بودجه ای برای سپاه اختصاص داد كه محسن رفیق دوست در خاطراتش به این موضوع اشاره دارد كه می گوید: «تا اینكه20 میلیون به سپاه اختصاص یافت كه آن را دولت موقت در وجه آقای هاشمی رفسنجانی - زمانی كه نماینده امام و مأمور رسیدگی به سپاه بودند- در حدود شهریور ماه 1358 صادر كرد. این قضیه به مطبوعات كشیده شد و حتی در روزنامه های چپی نوشتند كه تقسیم غنایم شروع شد و آقای هاشمی بیست میلیون تومان گرفت. در حالی آن را برای سپاه پاسداران گرفته بود. این مشكلات و كمبود اعتبار تا زمان نخست وزیری شهید رجایی ادامه داشت و تا آن زمان هر وقت ما پول نیاز داشتیم با هزار زحمت با سفارش و توصیه های به خصوص مهندس بازرگان می گرفتیم ولی وقتی رجایی نخست وزیر شد تا حدودی مشكلات مالی از میان رفت.»



افزایش توان سپاه

سپاه پاسداران هنگامی تولد یافت که انقلاب اسلامی با انواع توطئهها و شرارتهای داخلی گروهکها روبهرو بود. مقابله با این آفتها، برای نهادی که هنوز آمادگی دفاعی لازم را به دست نیاورده بود، بدون یاری الهی، حمایت و رهبری حضرت امام خمینی رحمهالله ، روحیه انقلابی و شهادتطلبی پاسداران و برخورداری از حمایت ملت ممکن نبود.

با گذشت زمان، توان مقابله سپاه با حوادث افزایش یافت و در برخورد با ترورها، آشوبها و درگیریها فعالانه شرکت کرد. سپاه پاسداران با توجه به ضرورت، در عرصههای انتظامی و امنیتی نیز فعال گردید و در کشف و انهدام خانههای تیمی منافقان، نقش مهمی ایفا کرد.



حضور سپاه در عرصه سازندگی

پس از پذیرش قطعنامه 598، سپاه پاسداران افزون بر وظیفه اصلی خود که حفظ کیان اسلامی کشور بود، بر اساس فرمان مقام معظم رهبری، وارد میدان سازندگی کشور شد. هدف سپاه از ورود به این عرصه، استفاده بهینه از منابع و امکانات اقتصادی و عمرانیِ موجود در سپاه، مشارکت در اجرای برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، کسب تجربه و دانش فنی به منظور افزایش توان دفاعی سپاه، تداوم ارتباط سپاه و مردم و ایجاد بستر مناسب برای مشارکت نیروهای متخصص بسیجی در توسعه کشور بود



سپاه و رسالت فرهنگی

اگرچه سپاه برای مقابله با انواع تهدیدهای موجود، هویتی نظامی یافت، ولی نظامیگری، در واقع یکی از جنبههای وجودی این نهاد مقدس را تشکیل میداد. پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی در همه شئون کشور، اصلیترین مأموریتی بود که از روزهای نخست از سوی حضرت امام خمینی رحمهالله و دیگر مسئولان کشور بر عهده سپاه گذاشته شد.

در دهه اخیر که دشمنان بیداری اسلامی، دایره تهدیدهای خود را در حوزه فرهنگ، متمرکز و سطح عملیات روانی خویش را گسترده کرده است، اندیشهای مقدس در سطح فرماندهان عالی سپاه شکل گرفت که به فعالیتهای فرهنگی معتقد است. این دیدگاه که از حساسیت اوضاع فرهنگ جهانی و تهدیدهای بر ضد جهان اسلام سرچشمه میگیرد، میکوشد فعالیتهای فرهنگی سپاه را به عنوان یکی از مأموریتهای اصلی این نهاد در کنار مأموریتهای دیگر ببیند.



افتخارآفرینیهای سپاه

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مدتزمانی کوتاه، شگفتی جهانیان را برانگیخت. نهادی که هیچگونه پیشینه نظامیگری نداشت و از آموزشهای کلاسیک دانشکدههای نظامی بیبهره بود، چنان افتخارهایی آفرید که عظمت آنها را در ژرفای سخن معمار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی رحمهالله میتوان یافت، آنجا که اداره کشور وابسته به وجود سپاه گردید: «پاسدارها اگر نباشند، ... کی میتواند این مملکت را اداره کند؟» و آنجا که پاسدار بودن آرزوی امام شد: «ای کاش من هم یک پاسدار بودم» و چه افتخاری بالاتر از این!

نگاهی به عملکرد سپاه در سنگر دفاع از انقلاب، خنثیسازی توطئهها و خاموش کردن شعله فتنههای کور گروهکهای داخلی و گذری بر عملکرد سپاه در سنگر سازندگی و طراحی و ساخت سلاحها و تجهیزات فوق مدرن نظامی، همه گویای موفقیتهای روزافزون این نهاد افتخارآفرین است.



فعالیتهای سپاه در یک نگاه

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزون بر جنبه دفاع در برابر دشمن، ضریب امنیت اجتماعی کشور را با ایجاد روحیه امیدواری افزایش داد و معادلههای دشمنان را در ایجاد تهدید نظامی بر ضد نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بر هم زد.

بخشی از عملکرد این نهاد در راه حفظ دستاوردهای بلند انقلاب اسلامی عبارت است از: حضور در دفع غائله گنبد و ترکمن صحرا، جلوگیری از سقوط شهرهای سنندج، پاوه و نقده به دست گروهکهای ضد انقلاب، برقراری امنیت در مرزهای شمال غرب کشور، مقابله با غائله سیستان و بلوچستان و جلوگیری از سقوط شهر زاهدان، خنثیسازی فتنه گروهک خلق مسلمان در تبریز، مقابله با توطئههای منافقان در خارج از کشور، ایجاد شبکه اطلاعاتی و امنیتی مناسب که مبنایی برای تشکیل وزارت اطلاعات شد، مشارکت در بازسازی کشور و... .



سپاه پاسداران در آینه کلام امام خمینی رحمهالله


امام خمینی رحمهالله در بخشی از سخنان خود در حمایت از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فرمود: «من از سپاه راضی هستم و به هیچوجه نظرم از شما برنمیگردد. اگر سپاه نبود، کشور هم نبود. من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی میدارم. چشم من به شماست. شما هیچ سابقهای جز سابقه اسلامی ندارید».



ایشان همچنین درباره نقش سپاه در پشتیبانی از جمهوری اسلامی فرمود: «سپاه پاسداران که رُکنی بزرگ در پیروزی انقلاب اسلامی است، با اقتدا به مولای خود سید مظلومان ـ علیه الصلوة والسلام ـ نجاتبخش ملت ایران و اسلام عزیز از شبهای تاریک و ظلمانی ستمشاهی بود و در پاسداری از انقلاب و هدفهای آن، عاملی مؤثر و رُکنی رکین بوده و هست».

Commenti